اين روزهاي من و مهديار (27 هفته و 5 روزگي)
عزيز دلم سلام
الهي مامان كتي فدات بشه كه اين روزها حسابي دارم خسته ات ميكنم
ماماني منو بخش
اخه داره بهار ميادقربونت بشم گل بهاري من
راستي مهديارم ميدوني تو هم يه گلي كه انشالله تو بهار امسال شكفته ميشي؟
عاشقتم عشق هميشگي ما
دلم برات بگه گل من دليل اينكه اين روزها كمي مامان فعال شده اينكه براي عيد بايد خونه تكوني كنيم
راستش قرار بود اگه خدا ميخواست خونه بخريم كه نشد و مجبور شديم تو همين خونه خودمون بمونيم واسه همين بابا مهدي تصميم گرفت به مباركي قدم شما يه حالي به سر گوش خونه بده و شروع كرديم به رنگ آميزي و حالا هم منتظريم بيان كاغذ ديواري كنن كه اتاق پسرم خوشگل بشه انشالله
راستي مهديارم رفتيم برات تخت و كمد سفارش داديم اميدوارم خوشت بياد قراره انشالله 22 اسفند تحويلمون بدن
برات يه ست رو تختي خوشگل خريدم
بابا مهدي براي عيدت كلي لباس هاي خوشگل خريده واي اينقدر نازن
منم خريد هاي عيدمو تموم كردم
براي خودم يه مانتو دوختم
تقريبا ديگه خريدهاي سيسمونيت تموم شده ماماني فقط ست كالسكه ات مونده فدات بشم من الهي
يه خبر خوب ديگه هم دارم قراره مامان گل و خاله سارا و ثريا و زي زي بيان پيشمون 25 اسفند
واي نميدوني چقدر خوشحالم
ميدونم تو هم خيلي خوشحالي عشق من
بريم سراغ اين روزهاي آقا مهديار:
آقا مهديار اين روزها نزديك 910 گرم وزن و 37 سانتي متر قد داره فداي اون قد بالات بشم من مادري
بوكس ميزنه به شكمم در حد محمد علي كلي
ها ها ها ها
خلاصه وروجكي شده هزار الله اكبر
تو سايت نوشته بود ديگه پسرم مژه دار شده
به نور واكنش ميده
عاشق صداي بابا مهدي هست و تا صداش ميزنه با يك بوكس جانانه جوابشو ميده
وقتي با خاله هاش يا مامان گل حرف ميزنم ذوق ميكنه و لگد ميزنه
قربون اون لگدات بشه مادر
خلاصه اينكه پسرم داره ميگه مامان كتي من كم كم دارم ميام
آماده اي؟