اولين غلت مستقل(6 ماه و 9 روزگي)
هورااااااااااااااااااا خدايا شكرت
ديشب(91/9/5)حول و حوش ساعت 9 شب بود كه مهديار ............
من توي اشپزخونه بودم و باباش پاي كامي كه يهو مهدي صدام زد بيااااااااااااا ببين غلت زده مهديار
واي كلي جيغ كشيديممممممممممم و ذوققققققققققققققق كرديم و رفتم دوربين و آوردم و ... بعدشم كه تلفن و خبر دادن به خانواده ها
ههههههههههههههه نديد بديدم ديگه چه كنيم؟ بچه اولمونه
هههههههههههههههههه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی