براي پسرم...
پسرم...
مادرت برای تو حرفایی داره...
حرف هایی که به درد روزهای عاشقیت میخوره...
عزیز دلم:
یک وقتهایی زن بی حوصله و اخموست.
روزهایی میرسه که بهونه میگیره.
بدقلقی میکنه و حتی اسمت رو صدا میکنه و تو
به جای جانم همیشگی میگی : "بله" و اون میزنه زیر گریه...
زن ها موجودات عجیبی هستند پسرم....
موجوداتی که میتونی با محبتت آرومشون کنی و یا با بی توجهیت از پا درش بیاری...
باید
برای اینجور وقتها آماده باشی ، بلد باشی ،
باید یادبگیری که نازش را بکشی...
عزیزم ، پسر مغرور و دوست داشتنی من ،
ناز کشیدن شاید کار مسخره ای به نظر برسه اما باید یاد بگیری
زن ها به طرز عجیبی محتاج لحظه هایی هستند که نازشون خریدار داره...
میدونی؟
این ویژگی زن هست ، گاهی غصه ها مجبورش میکنن به گریه...
همیشه نیازی نیست دنبال دلیل و چرا باشی تا بخواهی راه حل نشونش بدی ؛
گاهی فقط باید بشنویش ، بذاری تو بغلت گریه کنه
و بعد فقط دستش رو بگیری و ببریش بیرون یه هدیه کوچولو براش بگیری
و بگی که چقدر خوشگله... ازش تعریف کنی و باهاش حرف بزنی...
یاد بگیر که با مردونگیت غصه هاشو آب کن نه که از غصه آبش کنی...
اگر هم که پای فاصله در میونه ، کافی هست نازش کنی...
بهش زنگ بزنی باهاش حرف بزنی...
اگر بازم گریه کرد و آروم نشد ،
دلسرد نشو...
باز هم صداش کن !!! عاشقانه صداش کن ، حتی اگه واقعا خسته ای...
بهت قول میدم درست اون لحظه ای که داری فکر میکنی این صدا کردنا فایده ای نداره
و نمیخواد حرف بزنه و میخواد تنها باشه ؛
برمیگرده طرفت و توی آغوشت خودش رو رها میکنه و...
زن ها هیچ وقت این لحظه ها که پاش وایستادی رو فراموش نمیکنن
و همه ی انرژی که براش گذاشتی رو بهت برمیگردونن...
پ ن : با تشكر از فاطمه عزيزم براي قلم زيبايش